آموزش الفبای واقعی مدیریت به مدیران ضعیف
دربرخی کشورها الفبای مدیریت بدرستی آموزش داده نمی شود ومعمولا برای این مدیران کلاسهای آموزشی در نظر می گیرند متاسفانه هیچکدام در این دوره ها مشارکت نمی کنند وفقط نام آنها برای گذراندن دوره معرفی می شود همه چیز به صورت تشریفاتی انجام می شود و قریب به اتفاق تمام مدیران ما با آن دست و پنجه نرم میکنند.
مسئولین بیشتر تک رای و با مشورت میانه خوبی ندارند و اگر هم به صورت نمایشی مشاورینی برای خود انتخاب میکنند ولی در عمل مشاورین باید بر اساس نظر مدیر پیشنهادات خود را ارائه بدهند.
مدیریت های اتوبوسی را سازماندهی باید کرد
انتخاب دوستان گرمابه وگلستان در سیستم مدیریتی مشکلات اقتصادی ملت ها را دیگر تامین نمی کند
اکثر مدیریتها به شکل اتوبوسی وارد ادارات وسازمانهای تجاری می شوند یعنی یک مدیر به اندازه یک اتوبوس رفقای گرمایه و گلستانش را با خودش خواهد آورد تا حرفش خریدار داشته باشد . متاسفانه چیزی که در برخی از کشورها ی بحران زده اقتصادی مشاهده می کنید در سیستم های مدیریتی نوین وعلمی جایی ندارند وکشورهای موفق ترکیبی از مدیران وکارمندان قوی ونخبه را برای مشاغل ومناصب خود در نظر می گیرند
ای کاش آن مدیر بی لیاقت خودش استعفا می داد
فردی داشت تعریف دوران مدیریت خویش را در جایی نقل می کردودر قسمتی از صحبت هایش مطرح کردکه افراد زیردستم را هم به تازگی عوض کردم و افرادی مطیع تری را آورده ام. قبلاً افراد من با سواد، متخصص و با سابقه بودند و این سواد و تخصص باعث غرور و خود بزرگ بینی در آنها می شد و می گفت که من مجبور شدم افراد ضعیفتر اما مطیعتری را وارد مجموعه تحت مدیریتم کنم. و می گفت به نظر من زیادی هم متخصص و با سابقه باشند خوب نیست. حرف شنوی مهمتر است.
اما یکی از میان جمع در آمد وعملکرد اورا زیر سوال برد وبه او گفت :
مشکل شما ازتخصص زیادی کارمندان نبوده و نیست بلکه ازناتوانی وبی لیاقتی خودتان است . بهتربود خودتان استعفاء می دادید وبه اداره کوچکتری با دوسه کارمند می رفتید تا توان اداره وکنترل افرادتان را داشته باشید . وچون لیاقت وشایستگی نداشتید وبا لیاقت به مشاغل مدیریتی نرسیدید بدین ترتیب مها کارمندان قوی از کنترل شما خارج شده است
مدیریت کوتوله پروری بزرگترین خطر در ساختار مدیریتی کشورهای دچار بحران اقتصادی شده می باشد
زمانی که در یک سیستم کوتوله پروری رواج داشته باشد به مراتب مدیران افراد ضعیف را انتخاب خواهند کرد.این پدیده نشات گرفته از دلایل متعددی است که دانستن این موارد زیاد مهم نیست ،آنچه مهم است این است که باید جلوی رشد مدیریت کوتوله پروری در ساختار مدیریتی بعضی از کشورها را که دچار بحران اقتصادی شدند گرفت وگرنه مدیر ضعیف در کنا ر خویش از افراد کوچک وکوتوله پر می کند .بنابر این باید به این بینش رسید که برای رشد اقتصادی کشور باید از مدیران قوی کمک گرفت تا یک مدیر قوی در مشاغل تحت سرپرستی خود از کارمندان قوی،ممتاز ونخبه استفاده کند
جلوی اشتباهات فاحش در انتخابات وانتصابات مدیریتی را در سازمانهای تجاری باید گرفت
شمابرای اصلاح وآرایش موی سرخود به آرایشگاه مراجعه میکنید،یکی آرایشگرباسابقه و باتجربه ودیگری آرایشگربی تجربه،آیا شما آبروی خود رابرای یادگرفتن آرایشگری به زیرپای آرایشگر بی تجربه میریزید؟
اگرپاسخ مثبت است باید همه عواقب آنرابپذیریم .متاسفانه در این شیوه مدیریتی که دربرخی از کشورهایی که دچار بحران اقتصادی شده اند به گونه ای حاکم شده است،تمام اصول و قواعداداری را ازبین برده است.اثرات منفی و بسیار خطرناک آن در دورههای آینده اداره آن کشورها نمود خواهد کرد.ضربه هایی بس دهشتناک برپیکره اقتصاد کشورها وارد خواهد شد که برای جبران آن سالهای سال باید وقت و هزینه کردتا کمی جبران شود
به تخصص وتجربه افراد توجه شود
افراد شایسته وبا توان مدیریتی بالا را درگیرفتنه های مدیریتی نکنیم
جلوی رشدکارمندان با توان مدیریتی بالا را نگیریم
سد راه کارمندانی که می توانند مدیران قوی شوند نگیریم
فرمایش حضرت علی علیه السلام :
چه بسا افرادی به خاطر تعریف وتمجید مردم به فتنه افتاده واز ترقی بازماندند. حکمت 454 نهج البلاغه
برخی ازدلایل ضعف مدیریتی در کشورها که موجب بحرانهای اقتصادی در سازمانهای تجاری می شود
1- عدم تطابق پست مديريت با توان و رشته تحصيلي مدیر
2- عدم توجه به رشته تخصصي فرد منتصب با نياز پست مديريتي
3- مدارک تحصيلات عاليه این مدیران از سازمانهاي علمي تراز بالا اخذ نگردیده است و صرف داشتن مدرك گام برداشته اند. مثلاً اخذ مدرك تحصيلي از دانشگاهها یی که از نظر علمي در اذهان عموم مورد تایید نيستند
4- نداشتن معيارهاي مكتوب و كارشناسي شده براي پست هاي منتصب مديريتي و به طبع آن نداشتن معيارهاي مكتوب و تعريف شده براي انتخاب مديران موفق
5-نداشتن معيارهاي مكتوب و كارشناسي شده برای كارمندان موفق
6-عدم وجود سيستم هاي نظارتي قوي و منسجم در سيستم هاي مديريتي
7- رابطه اي بودن سيستم ها ی انتخاب و انتصابها
8-ملاك انتخاب مدير سابقه و كارنامه فرد نبوده و بلكه ملاك ميزان شناخت فردي مي باشد.
9- معيار بقا در سيستم هاي مديريتي اين است كه مدیران خود را با موجهاي سياسي جاري همسو كنيم اينكه اين همسو شدن چقدر مي تواند در انجام وظايف سازماني و اهداف سازماني هم راستا نباشد مهم نيست چرا كه مهم فقط و فقط بقاست.
10- انتخاب مديران دربرخی کشورها سياسي بوده و براساس شايسته سالاري نيست.
ایجاد سایت تخصصی فقط برای مدیران سازمانهای تجاری
پیشنهاد می شود در کشور یک سایت تخصصی صرفا برای معرفی مدیران سازمانهای تجاری ایجاد کنند ورزومه کاری مدیران را درآن سایت بدور از هرگونه اطلاعات غیر واقعی قید نمایند .در این سایت همه بتوانند در مورد صلاحیت یا عدم صلاحیت علمی،دانشی ومدیریتی آنها اعلام نظر کنند.وعملکرد مدیران به اطلاع عموم برسد وهمگان بتوانند نقاط قوت وضعف مدیران را بشمارند.عملکرد واقعی مدیران زیر ذره بین باشد نه اینکه مدیری که به مشاغل مدیریتی رسید نباید آنقدر امنیت داشته باشد که فکر کند دیگر همه چیز تا 4الی 5سال دیگر تمام شده است .وکسی کاری به کارش ندارد .باید مدیر در مقابل وظایفش پاسخگو باشد.اغلب مدیران نباید چنین احساسی داشته باشند حالا که مدیر شدند اگر 4سال گذشت در حوزه جغرافیایی دیگری با همان پست از وی استفاده می کنند.
عملکرد مدیران تجاری باید واقعی شده وبا واقعیات نزدیک باشد .برای اطلاعات غیر واقعی که ممکن است برای من غیر حق نشان دادن موضوعی توسط مدیران در سایت های اینترنتی داده شود باید جلوگیری آورد یک مدیر برای معرفی خود وکارهایی که انجام می دهد نباید اطلاعات غیر واقعی بدهد
همیشه حق با مدیرانی است که خلاف می کند
در برخی از کشورهای دنیا که در گیر فساد اداری هستند موارد ذیل به کررات به چشم می خورد
همیشه در درگیری بین یک کارشناس و مدیر حق را به مدیر می دهند اگر چه آن مدیر گناهکار باشد وهزاران تخلف در سازمان خود مرتکب شده باشد. در محل کارتان ممکن است به چنین مدیرانی بر بخورید مثلا مدیری را بالای سرتان گذاشته باشند که همه نوع خلاف ممکن است بکند که از رده پایین تا بالا از وی شاکی باشند و این موضوع را تمام مدیران بالاتر از وی نیز بدانند ولی هیچ کاری با ایشان نداشته باشند. ولخرجی در بیت المال ، توهین به شخصیت کارمندان، برده حساب کردن کارمند و غیره جژء خصوصیات وی باشد. جالب است که شما به نمونه هایی برمی خورید که حتی ممکن است به عنوان مدیر نمونه معرفی شوند ومسایلی از این قبیل البته در کشورهایی که با چنین مشکلاتی دست وپنجه نرم می کنند معمولا وبالاخص سازمانهای تجاری با فساد اداری وبحرانهای اقتصادی روبرو هستند
عوامل متعذی انتخاب کارمندان ضعیف توسط مدیران بی کفایت
الف)ضعف مدیریتی مدیران باعث می شود آنان از افرادی استفاده کنند که گوش به فرمان آنان بوده ، مشکل چندانی در اداره کردن آنان نداشته باشند.
ب )ضعف اطلاعاتی مدیران آنان را از فهم ایده های برتر از سطح فکری شان باز می دارد آنان ترجیح می دهند از افرادی با تفکر ضعیف تر ولی قابل درک برای خودبهره گیری کنند.
پ) ضعف کنترل مدیران موجب می شود. انها از به کارگیری افراد باهوش و دانا که البته قادر به کنترل آنان نیستند خودداری نموده و محافظه کارانه عمل نمایند.
ت) ترس از دست دادن پست و اشغال صندلی توسط فردی لایق تر مدیران را وا می دارد در مجموعه تحت سرپرستی خود فردی لایق و توانمند نداشته باسند.
ث )نوع رفتار و برخورد مدیران موجب می شود افراد با کفایت خود تصمیم به ترک مجموعه بگیرند.